و باز باران امد


کوچه ها را خیس کرد درختان را شست  بوی خاک در همین حوالی چقد خوب می اید


به پارککی  که روبه روی پنجره اتاقم است مینگرم  


پر شده است از 2 نفره هایی که  که قرار است همشون  ایشالا سرما بخورن


والا به خدا پست احساسی اینجا نداریم 


ینی چی برید زیر بارون قدم بزنید اونم روبه روی من


حس درونم فعال شده


همینجوری چیز شعر پرت میکنم


به قول یکی از دوستان من نوشت


روزای بارونیتون پر از گرمای عشق باشه